در حقیقت ضمیر ناخودآگاه آنقدر قدرتمند است که میتواند شما را به جهت خاصی هدایت کند، حتی اگر بصورت آگاهانه تمایلی به انجام آن کار نداشته باشید. مثلا ممکن است وقتی که از دست کسی ناراحت بوده اید، همه تلاش خود را کرده باشید تا به نوعی جلوی نشان دادن رفتار بد خود را بگیرید اما به یکباره حرفی که نباید میزدید را به زبان میاورید و همه چیز خراب میشود ! برای پی بردن به قدرت ضمیر ناخوداگاه این مقاله را مطالعه کنید تا متوجه اثر و قدرت ضمیر ناخوداگاه شوید قدرت ضمیر ناخوداگاه را دست کم نگیرید
مطمئنا بارهای سعی کرده اید که بصورت هوشیار و آگاهانه، کاری را انجام دهید اما نتوانسته اید !در چنین مواردی، علت اینکه انگیزه لازم را ندارید، این است که ضمیر ناخودآگاه شما، قانع به همکاری با شما نشده است به همین علت انگیزه لازم را ندارید.
این، تنها یک مثال ساده است که نشان میدهد ضمیر ناخودآگاه چقدر میتواند قدرتمند تر از ضمیر خودآگاهتان باشد.
نکته دیگری که باید در اینجا مد نظر قرار دهید، این است که ضمیر ناخودآگاه شما معمولا به اعمال زور و اجبار هیچ پاسخی نمیدهد. بعنوان مثال اگر سعی کرده باشید که با اعمال زور و اجبار، در خود انگیزه تولید کنید، احتمالا همه تلاشهای شما هدر خواهد شد و چه بسا حس تنبلی بیشتری را تجربه کنید.
اما چرا ضمیر ناخودآگاه قویتر است ؟
اما دقیقا چه چیزی ضمیر ناخودآگاه را قویتر از ضمیر خودآگاه کرده است ؟
1) محل ذخیره باورهاست : مطمئن هستیم که اطلاع دارید باورهای یک شخص، چقدر میتوانند قدرتمند و تاثیر گذار باشند و چقدر سخت است که یک فرد، باورهایش را تغییر دهد. از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه این باورها را ذخیره میکند، به راحتی میتواند شما را مجبور به عمل بر اساس یکی از این باورها کند.
2) مسئول تولید همه احساسات شماست : ضمیر ناخودآگاه، مسئول تولید همه احساسات شماست و اگر بخواهد شما را مجبور به کاری کند، از احساسات استفاده میکند تا انگیزه لازم را در شما برای انجام آن کار به وجود آورد. از آنجایی که احساسات میتوانند بسیار قدرتمند باشند، ضمیر ناخودآگاه میتواند تمامی رفتارهای روزمره شما را تحت کنترل خود بگیرد.
3) قدرت پردازش بینهایت : درحالیکه ضمیر خودآگاه، تنها میتواند روی چند چیز محدود در هر لحظه تمرکز کند، ضمیر ناخودآگاه قادر است بسیاری از کارها را بصورت همزمان انجام دهد. به همین علت این مساله باعث میشود که ضمیر ناخودآگاه، کنترل کننده اصلی احساسات، درک شما از دنیا و شرایط زندگی تان و تقریبا هر چیز دیگری باشد.
درحالیکه ضمیر ناخودآگاه بسیار قویتر از ضمیر خوداگاه است، ضمیر خودآگاه کماکان قادر است که با حفظ هوشیاری، جهت های لازم را به ضمیر ناخودآگاه بدهد و ورودی های آنرا کنترل کند. شما با انجام مطالعات و افزایش دانش روانشناسی خود، قادر خواهید بود بصورت خودآگاه و دقیقا مانند یک تعمیرکار، ضمیر ناخودآگاه خود را مورد اصلاح قرار دهید.
اما دوباره باید اشاره شود که این مساله توسط زور و اجبار قابل انجام نیست ! برای اینکه ضمیر ناخودآگاه خود را متقاعد کنید که با شما همراهی کند، قدمهایی باید برداشته شود. شما نه تنها باید درک عمیقی از خود پیدا کنید، بلکه باید با ضمیر ناخودآگاه خود مذاکره کنید تا بتواند حرف شما را به خوبی متوجه شده و شما را در رسیدن به هدفتان، با تولید احساسات فوق العاده یاری کند.
شما باید ضمیر ناخودآگاه را دقیقا مانند یک فرد کاملا مستقل و مجزا در نظر بگیرید. برای اینکه او را قانع کنید، شما باید مذاکرات مشخصی را انجام دهید و مذاکرات شما معمولا باید بهمراه مدارک و شواهد عملی باشد ! در حقیقت این مذاکرات باید با منطق مخصوص ضمیر ناخودآگاه سازگاری داشته باشد در غیر اینصورت هرگز قانع نخواهد شد. اما به محض اینکه بتوانید آنرا قانع کنید، ضمیر ناخودآگاه با خواسته شما همراهی خواهد کرد.
قدرت بینهایت زمانی بدست خواهد آمد که شما ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه خود را با هم همراه کرده و از قدرت بسیار بالای حاصل از همکاری آنها در رسیدن به اهداف خود بهره ببرید.